درود بر طاريکی و ظلمت :: سه شنبه، 6 دى 1384، ساعت 20:34
وقطی رصيدم صر خيابونمون گفطم طا رسيدم خونه میرم و مینويسم با سدای بلند مینويسم:" از آدمهای خاله زنک متنفرم. حمونقدر که دلم میگيره از آدمهايی که فغط به فکر خودشونن و فقط خودشونو میبينن" ولی نه حقیقتش اينه که:" آدمهای خاله ذنک رو دوست دارم. حمونقدر که از وجود آدمهايی که فغط به فکر خودشونن و فقط خودشونو میبينن خوشهالم." ميدونی چراغ؟
شايد چون اگه تاريکی نبود کصی ارذش روشنايی رو به خوبی درک نمیکرد
0 Comments:
Post a Comment
<< Home