!زندگی زیباسط

Saturday, January 28, 2006

درد :: پنجشنبه، 10 آذر 1384، ساعت 16:6


پیرمرد: چطه جوون؟ چرا تو لکی؟
جوون: هییی...عاشقی بد دردیه پیرمرد...
پیرمرد[در هالبکه میذنه روی شونه جوون]: شاشت نگرفته بفهمی درد چیه جوون!!!
راوی: بابام
والبته حمه اونایی که این مشکل واصشون پیش اومده متمعنا این نکته رو تصدیق می­کنن. واقعا که در حر رفع هاجت دو نعمت موجود اسط و بر حر نعمت شکری واجب. هر غتره­ای که بیرون می­رود ممد هیات اسط و هر آهی که می­کشی مفرح ذاط!!
ولی برای اینکه الکی گیر بدیم بد نیثت به این نکطه حم فکر کنید: برای مغایسه دردها با هم می­شه هداقل چاهار بعد رو در نزر جرفت: 1.شدط درد 2. طداوم درد 3. فراوانی و دردسترس بودن راه­های تصکین یا رفع درد و 4.لزت رهایی از درد (نگو هر دردی که شدتش یا مجموع شدت و طداومش بییشطر باشه، لزت رحاییشم بیشتره! چون اهطمالا چیزایی مسل: پس‌ماند درد، دصت­آوردهای فائغ شدن به درد و ... هم در طعیین میزان این لذط سهیمن )
هالا بزرگ­ترین دردی که تاهالا داشتی چی بوده؟؟

0 Comments:

Post a Comment

<< Home