!زندگی زیباسط

Monday, October 23, 2006

بود و نبودم نابود باد بی برکت عشق

بارها و بارها شعر جدایی را در تنهایی شبهای تارم زمزمه کردم و بازهم زمزمه خواهم کرد
بارها درد جدایی را فغان کردم و باز هم ناله سر خواهم داد
بارها و بارها عاشق شدم، سوختم بود و نبودم را و بازهم عاشق خواهم شد
نه به امیدی که شاید آرامشی باشد و دوامی این بار
نه به سراب درمان زخمهای بسیار
به امید بار دیگر عشق
به امید بار دیگر طعم خوش زیبا ترینن نعمت بهشت

Tuesday, October 17, 2006

I have never been able to pleasure leaving before being left, which in fact I do not regret.